حرف های دل یک دختر 16 ساله

توجه:

من توی این وبلاگ هم از خودم  ( درد و دل هام ) و هم از مطالبی که خوشم میاد مینویسم.

فقط خواهش میکنم برام کامنت بذارین ممنون میشم

+ نوشته شده در سه شنبه 3 دی 1398برچسب:, ساعت 1:29 توسط ترانه |


دنیای مجازی

اومدم بگم ، بگم از همه چی از هر چی که تو دلمه

از هر چی که باعث شده قلبم احساس تنهایی کنهگریه

نمیدونم کار درستی هست یا نهمردد

ولی خیلی وقت بود که دلم یه جای امنو میخواست که بتونم راحت حرف بزنملبخند

جایی که از گفتن حرفام خجالت نکشم

بتونم احساساتمو راحت بگم و هیچکسم جلومو نگیرهخجالتی

گفتم شاید اینجا بهترین جا باشه چون نه کسی منو میشناسه نه منو میبینه

همیشه واسم سخت بود که تو صورت بقیه نگاه کنمو حرف دلمو بزنم

حالا صورتی نیست که از درد و دل باهاش خجالت بکش

فقط خودمم و یک دنیای مجازی فقط و فقط....گریه

+ نوشته شده در سه شنبه 3 دی 1398برچسب:, ساعت 1:19 توسط ترانه |


لعنت به کسی که میودنه به غیر از وان هیشکی تو زندگیت نیست...

به خاطر اون با کسی نمیری....

ولی بازم تنهات میذاره.....

+ نوشته شده در جمعه 6 دی 1392برچسب:, ساعت 1:30 توسط ترانه |


من نه عاشق بودم

نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من

من خودم بودمو یک حس غریب

که به صد عشقو هوس می ارزد

+ نوشته شده در جمعه 6 دی 1392برچسب:, ساعت 1:28 توسط ترانه |


اهسته بیا چیزی هم ننویس...

نظر هم نگذار....

همان که بخوانی بس است...

من به بی محلی ادمها

عادت کرده ام....

 

+ نوشته شده در جمعه 6 دی 1392برچسب:, ساعت 1:26 توسط ترانه |


هوایت که به سرم میزند

دیگر در هیچ هوایی

نمیتوانم نفس بکشم

عجب نفس گیر است

هوای بی تو!

+ نوشته شده در جمعه 6 دی 1392برچسب:, ساعت 1:23 توسط ترانه |


لحظه هایم نازنینند وقتی حضور نازنین تو را دارم

چگونه دم از تنهایی توانم زد وقتی که لحظه لحظه ی

عمرم اکنده از عطر حضور توست

نه من تنها نیستم

این تنهایی من است که تنهاست

( این متنو یکی از دوستای عزیزم برای روز تولدم بهم گفت خیلی دوسش دارم خیلی )

+ نوشته شده در چهار شنبه 4 دی 1392برچسب:, ساعت 1:0 توسط ترانه |


میترسم ، میترسم از لحظه ، لحظه ی عمرم

که بدون تو بگذره ، میترسم از نگاه های

سرد و بی تفاوت که گرمی چشمای تو رو از

یادم ببرهگریه

میترسم از سکوتی که راه نفسمو گرفته

سکوتی که نمیذاره اسم تو رو صدا کنم 

از این سکوت لعنتی بیزارم ، میترسم

بیا و سکوت قلب خستمو بشکن

خودم نوشتم خیلی دوس دارم نظرتونو راجع بهش بدونمخنده

+ نوشته شده در سه شنبه 3 دی 1392برچسب:, ساعت 23:54 توسط ترانه |